خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...
خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...

زندگی...


ما را سخت فریفته اند...

فریب خورده ایم...

فریب!


زندگی این توهم کورکورانه نیست که می گویند؛


زندگی رقصیدن در چمن سبز و نمناکیست که شبنم هم آغوشش

در افقی ترین پرتو نور خورشید هزار رنگ است.


زندگی لحظه ی شیرین هم آغوشی با توست!

لحظه ی طلوع من در تو!

لحظه ی پرواز نوازشگونه ی دستانم در جنگل در هم تنیده ی گیسوانت؛

حسِِ فتح بلندای گونه هایت با یک بوسه

و

لحظه ی ناب جان دادنِ لذت با هم بودن...


آری ای عزیز!

زندگی این توهم کورکورانه نیست...


حتی دوست داشتن ها را هم دیگر باور نداریم،

از بس فریب دیده ایم...

از بس فریب خورده ایم...


نظرات 2 + ارسال نظر
سپهر سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:09 ب.ظ http://www.acappuccino.blogsky.com/

واقعا هم نیست !

mosaieb یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ب.ظ http://secret65.blogsky.com

کودکان اعتماد می کنند زیرا هرگز شاهد خیانت نبوده اند . معجزه آنگاه رخ می دهد که این اعتماد را در نگاه پیری فرزانه ببینیم!!!!

با سلام و درود
وب زیبا و پر محتوا داری!
خوشحال میشم ی سر ب وب من بزنی.
با تبادل لینک موافقم، اگه قابل دونستی بیا تو نظرات خبر بده میلینکم.
بدرود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد