روزمرگی هایم در پس یک شکستگی، صورتم را سخت می سوزاند؛
به امید تقارنی بهتر!...
در اندیشه ام ترجمانی از بردارها!
بردارهایی در امتداد ذرات!
ذراتی از سیال!
و من هم در سیلانِ عبور... عبور از هندسه ی کشف، درک و دانستن!
تولد شعور و لذت فهمیدنِ عمیق... آگاهی، رسوخ و باز هم سیلان...
ترک خواهم کرد... روزگار پر از روزمرگی را ترک خواهم کرد...
جاری خواهم شد...جاری تر!
اسفند 91