پیرمرد لبخند زد و من را دعا کرد
در دلم چیزی غلتید...
در دلم چیزی خندید...
شبیه حس شیرین داشتنت...
اما
بی بوی یاس !
بی رنگ رز !
.......
دلتنگ تر شدم...