باران که بارید، لمس لبان کوچکش
شمال غربی قلبم را چند برابر کرد.
او خنک، معصوم و زیبا
بارید.
دست های خیسِ بارانی ام
بوی عطر گل های بهاری می دهند
گرچه باران، نیمه ی زمستانیست!
مهربان و صمیمی چون ابرفرو میریزانیباران درونم را.........صدا...نگاه... ... تبلور خط ممتد آرامش ...وتعجب های زیبا!
مهربان و صمیمی چون ابر
فرو میریزانی
باران درونم را...
......
صدا...
نگاه...
... تبلور خط ممتد آرامش ...
و
تعجب های زیبا!
این همه عشق را
یک بوسه سزا نیست؟!
حیف از سکوت بانو،
دختر بابای قصه ها!
همه گفتند جز تو!