-
بی قبلی
سهشنبه 29 آبانماه سال 1403 00:22
تمام.... دستم برید از قبل.... بی قبل شدم و تنها....
-
هم وطنی
یکشنبه 12 فروردینماه سال 1403 09:01
من احساس هم وطنی می کنم با تمام اهالی منظومه شمسی.
-
بی عشق نتوانم ...
یکشنبه 11 آبانماه سال 1399 10:34
زیستن بی تو سخت است؛ آری! بی تو زیستن سخت است؛ اما ... اما چه سود! تو نشان دادی که شایسته عشق ورزیدن نیستی! و من بی عشق نتوانم!
-
مرگ
شنبه 25 مردادماه سال 1399 08:34
من مرگ نزدیکانم را باور نمی کنم... باور نمی کنم... باور نمی کنم... باور نمی کنم... باور نمی کنم... باور نمی کنم... باور نمی کنم... باور نمی کنم... تا به نبودنشان عادت کنم....
-
خوب- بد/ زشت- زیبا
چهارشنبه 20 فروردینماه سال 1399 08:50
چه خوب... چه بد... ............. چه زیبا... چه زشت...
-
عقل - حس - چالش
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1398 22:55
عقل آدم رو حرفه ای می کنه ولی نمیزاره لذت ناب ببری، حس به تو لذت میبخشه اما هر چه که بیشتر رو حسات تکیه کنی، آماتور و آماتور تر میشی.... حتی تا مرز شکست... یه آدم حرفه ای از لذت ناب بی بهره ست؛ و یه آدم احساساتی همیشه در معرض شکسته ......................... تعادل بین عقل و حس وقتی خیلی سخت میشه که به هر دوی اونها مجهز...
-
روزنه
شنبه 16 شهریورماه سال 1398 03:51
از روزنه گذشتم... فقط مانده بلعیدن نور!
-
گم شده در زمان...
جمعه 20 اردیبهشتماه سال 1398 11:58
شکفته از آسمان چتری و زیر آن... سپیدی قشنگ... بوی تند(!) رنگ، رنگ.... .............................. گم شده در زمان... ماهتاب آسمان...
-
خاطره بازی
پنجشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1398 20:30
خاطره
-
قاب دلتنگی
جمعه 2 فروردینماه سال 1398 20:17
قاب دلتنگی تیره رنگ آویخته بر پنجره ی من!
-
روزنه آخر
پنجشنبه 2 اسفندماه سال 1397 18:00
وهم عظیم عبور از روزنه آخر قبل از تلاش دیگر. عصر نیمه تاریک، فهم های باقیمانده، فهم های در کف، موزون، ناموزون. پشت پرده نور هست؛ دستهایم شال پرده را گرفته... من، اما، به نور روزنه می اندیشم... نور... شور... قدم های منظم تر.
-
بی شعری...
چهارشنبه 3 بهمنماه سال 1397 14:21
شور، شعر می آورد... شور که نباشد، شعر هم نیست!
-
بی تبر!
دوشنبه 3 دیماه سال 1397 10:03
من هرگز درختی را ندیدم که تبر داشته باشد؛ درختها "بی منطق" عاشق می شوند. باد که بیاید، طوفان که بوزد؛ نمی روند، دور نمی شوند، می مانند. درختها بی پولی هم را به رخ نمی کشند. درختها اگر بروند، بی تبر بریده می شوند. من هرگز درختی را ندیدم که تبر داشته باشد.
-
کوچه های انتظار
شنبه 31 شهریورماه سال 1397 10:05
امروز صبح باران بارید؛ بوی آسفالت، بوی خاک؛ بوی پاییز، زمستان، بهار بوی کوچه های انتظار
-
عادت
چهارشنبه 28 شهریورماه سال 1397 09:16
من به قرص هایم عادت نکرده بودم؛ که کردم. حالا ما با همیم؛ آنها درمان می کنند، من هم می بلعم. نه حجم سیاه آسفالت را، پودر سفید قرص ها را.
-
دوری تو...
یکشنبه 25 شهریورماه سال 1397 05:22
اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست.
-
سردی غمش!
یکشنبه 18 شهریورماه سال 1397 06:44
شکفته از میان دو ابروی چون کمان سپیدی قشنگ سرخی لب و نگاه منگ برق آن نگاه طعم آن صدا مزه ی لبش گرمی تنش وصف بی منش! سردی غمش!
-
بی درنگی!
دوشنبه 29 مردادماه سال 1397 20:53
بی درنگی من عمیق بود. خیابان صاف، شتاب سپید، سبزهای همیشگی، قرمزهای دور... بی درنگی ام را عمیق کردند!
-
منگ منگ
چهارشنبه 1 فروردینماه سال 1397 00:24
شکفته از میان نور و سایه، در میان سپیدی قشنگ روی تو رنگ رنگ *********** منگ منگ دنگ دنگ ونگ ونگ در میان قلب من سختی نفس زدن هندسه معوج است قافیه کعوج است منگ منگ سنگ سنگ وزنه ها می کشند سوی قبر مردگی
-
روزهای آخر سال
دوشنبه 21 اسفندماه سال 1396 20:43
تمام روزهای آخر سال پنجشنبه اند....
-
اتفاق افتاده
یکشنبه 13 اسفندماه سال 1396 18:07
نگران بودم، می ترسیدم، که مبادا آن اتفاق بیفتد، غافل از آنکه آن اتفاق افتاده بود؛ قبل از من و بارها، بارها. و من یک "اتفاق افتاده" بودم. کمی خاص... شاید هم معمولی.
-
صادقانه
پنجشنبه 28 دیماه سال 1396 01:49
چه صادقانه دروغ می گوییم!
-
اشک آخر من...
یکشنبه 17 دیماه سال 1396 20:37
می خندد همراه تو اشک آخر من download
-
شکسته پر...
سهشنبه 5 دیماه سال 1396 23:45
چکاوک شکسته پر...
-
تو
شنبه 8 مهرماه سال 1396 11:28
دلتنگم دلتنگ حرفای خصوصی با تو دلتنگم دلتنگ اشتراک اینترانسی با تو دلتنگم دلتنگم که بگویم غلظت مهم نبود چون رسیده بود به جهانش ! بی کاستی! اینها همه بهانه است دلتنگم دلتنگ تو پ ن : اشکهایم را مسخره نکن! ......... گم شده ای در بخار در فصلی شبیه بهار نه!!! پاییز است پاییز من بی قرار
-
دلم
دوشنبه 3 مهرماه سال 1396 23:16
دلم ول کن ماجرا نیست.... لعنت به این دل!
-
بی عکسی!
دوشنبه 3 مهرماه سال 1396 20:03
فصل پاییز، و باغ بی عکسی! در هجوم بغض، فارغ از مکثی! فصل بی عکسی، لحظه مستی، زردی پاییز، صورتم هستی.
-
اوج هایمان...
جمعه 31 شهریورماه سال 1396 16:21
لحظه های پروازمن... آن لحظه ی اووج اوج لبریز از... لبریز از حس خوب داشتنت... ........ و حیرت های تو... خیرگی ... خیره در اوج من در تو! گاهی هم پر از دلبرانگی های عاشق کش! ........ ....... اوج گرفتنت در من... اوج ساکتت... اوج آرامت... اوج کوچکت... ..... و غرورم... شادی پرواز دادنت تا اوج... تا اوج من! ..... .... یادش...
-
فصلی گذشت....
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1396 10:54
فصلی گذشت.... نمردم... پژمردم
-
شب...
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1396 06:42
خواب، خواااب... این همه خواب تو! دانلود