خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...
خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...

آغوش مجازی...


حتی آغوش مجازیِ تو پُرِ حسِ خوب رستگاریست!


تلخی زمانی هم که چشم ها را باز کردم و تو نبودی؛

نتوانست از این حسِ خوبِ رستگاری بکاهد...


نظرات 1 + ارسال نظر
محکوم سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 ق.ظ http://woj.persianblog.ir

روزها ، هفته ها ، ماه هاست در خیالم تو را به آغوش می کشم
انگار دیگر آغوش مجازی ات هم جایی برای من ندارد

... آغوش مجازی ات را خواهم داشت
و ایمان دارم که حقیقتی از جنس آغوش حقیقی تو در راه است....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد