خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...
خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...

کال ها رسیده می شوند...


"رسیده" سهم تو نیست،

"کال" را نمی پسندی،

شوق میوه در تو جاری،

حسرت میوه را همیشه در خود داری!


پس چه باید کرد؟!


"رسیده" را باید دزدید؟

تلخیِ "کال" را تحمل کرد؟

شوق میوه را پژمرد؟


یا درختی باید کاشت؟!

یا درختی باید شد؟!


کال ها رسیده می شوند....



Wings Of Fantasy


Veil your face ,o lonely moon

So as for reason to become a loon

Closed my eyes ,butterflies ,fantasy rise  ,from paradise

Just one way is left for me to live : drown by wings of fantasy

Falling up ,growing down .fading  aisles  led to sigh


http://www.4shared.com/mp3/VbPrFaG3/The_Ways_-_Wings_Of_Fantasy.html

غوطه ور در رویا...


در خیال وهم آمیزم

سرودی غمگین می شنوم

سرودی لرزان و گاهی کِشدااار...

سرودی پر از مرثیه های غریب

سرودی پر از آرزوهای گم

پر از وهم های گیج

.....................

حرکت سریع انگشتان روی کلاویه های پیانو

ظریف و سریع، سریع و ظریف....

آنچنان سریع، آنچنان ظریف که موسیقی نفوذ می کند...

نفوذ می کند به رویاهایم...

و فضای رویاهایم وهم انگیزتر می شود...

وهم بیشتر می شود

و لمسِ وهم راحت تر!

........


در خیال وهم آمیزم

سرودی می شنوم

سرودی که گاهی هم بر لبانم جاری می شود


سرُ می خورم...

از اینجا به آنجا

از آنجا به اینجا

از وهم به واقعیت

از واقعیت به هم


آنچنان سریع

آنچنان ظریف

که در رویا غوطه ور می شوم...

......................


و زیباترین این حس اینست که

تو نظاره گری!


PS:

     Every thing is forbidden but I am free in my dreams!


پایمردی پابرجاست....


می دانم که ترانه را پیچیده کردی
می دانم که صدا را لرزاندی
می دانم...می دانم...
شاهکارهایت را خوب می شناسم....
خوبِ خوب!
اما من به ظرافتِ تمام ، کوک همه ی سازهایت را می دانم...
کوک همه ی سازهایی را که حتی در آهنگِ تو نیستند...
آنها را بارها نواخته ام... بارها و بارها
در ذهنم!
و می دانم آخرِ واژه چیست...
شنبه ها را فراموش کن...
دردهای قبلی را فراموش کن
تو هرگز شکستی را نخواهی دید...
پایمردی پابرجاست....