تو گمان مبر این خنده ها از ته دل است
مسیر خنده به دل با بغض نبودنت مشکل است
.................
.....................
....................
بوی خون درخت، بویی معطر است
معشوق غایب و عاشق در بر است
کمی دورتر زمن، نزدیک تر به دل
رز قرمزی نازنین هم سر است
......
سرم بی سر است!
از دام تو هرگز نرستم
گوییا فرشته (شیطان) پرستم
بعدا نوشت:
برایت خانه ای از خاک خوشبوی بهشت می خواهم
..............
با تو بدرود ای مسافر
رفتن تو بی خطر باد
اشکهای گونه ات را
می برد باد
آیدت یاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توی قرن دود وآهن، تو رسول گل و نوری
تو عطوفت مسلم، تو حقیقت غروری
واسه این شرقی تن داده به باد، تو گوارایی حس وطنی
تو شقاوت شب قرن یخی، تو شکوفایی تاریخ منی
در این همه هجوم نبودنت،
پَرپَرترینم!
.................
گنگ ترِ و گنگ ترِ بودنت،
زیر ضربه های نسیم زمان
هرلحظه
هر دم
...............
رها، منگ، گنگ
بی حاصل بودن!
...............
فقط
فقط موسیقی خلسه دار بی شعف
یا شادکوبانه ی بی هدف....
فقط
فقط منگی زمان زایمان شعر
یا ورد درون گوی پر ز سِحر
فقط...
غلظتِ سختی زمانه
یا آتشِ همواره در میانه
فقط...
فقط...
.........