خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...
خاطرات یک درخت...

خاطرات یک درخت...

حس نوشته هایم...

کودک گم شده ی عشق!


ای کودک گم شده ی عشق!

مادری در راه است...

مادری از جنسِ من!

آری آدمیزادی چون من!

 

مادری که شاید عشق ها زاییده است!

مادری که شاید شورها آفریده است!

.............

 

آری! کودک گم شده ی من!

مادری در راه است...

 

تا شاید در تلاقی نگاه هایش با من

تا شاید در لمس تنهایمان با هم

تا شاید در نوازش های سر انگشتانم بر تنِ سردش

تا شاید در بوییدن هوای غلیظ حجم گرمش

تا شاید در به هم آمیختنمان...

تو زاییده شوی!

 

..................

 

تو زاییده می شوی!

پدروار تو را در آغوش می گیرم

به چشم هایم خیره می شوی...

در چشم هایم تصویری از نورِ تو می درخشد

و

ر ستگار خواهم شد!

رستگارترین رستگار!

 

.............................

 

مادرت خواهد رفت، 

تو نیز خواهی رفت.

 

پدر می ماند و حس خوبِ رستگاری!

پدر می ماند و خاطره ای شیرین از تو!



شعر در هم آمیختن!


گرم بودم و در آغوش سردِ تو!


وجودهایمان در هم آمیخته!

چنگ هایم در موهای نرم تو که به زمین ریخته!


چشم هایم خیره در نگاهت!

شعر در هم آمیختن را برایت می سرودم...



مرگ آخرین سامورایی


من گریستم، بر مرگِ آخرین سامورایی!

بر شکوفه های سپیدی که باد بیرحمانه آنان را از درخت می کَند.

و چه شیرین بود وقتی که دانستم:

"با مرگ، شعر کامل شد"



آغوش مجازی...


حتی آغوش مجازیِ تو پُرِ حسِ خوب رستگاریست!


تلخی زمانی هم که چشم ها را باز کردم و تو نبودی؛

نتوانست از این حسِ خوبِ رستگاری بکاهد...


وسوسه ی نگاه!


یه دایره، یه مستطیل و یا یه مثلث!

یه شکل بسته ... یه فضای امن!

یه میز و دو صندلی!

تو، من  ... روبه روی هم!

نگاهِ تو، نگاهِ من!

و

سکوت کلام...

و حرف های نگاهایمان!

ای کاش می شد فهمید

 که آن دو نگاه در آن سکوت چه چیزهایی به هم خواهند گفت!

چه رازی در وصلت این دو نگاه در حجله ی سکوت است

 که تمامِ وجود من برای شنیدنِ آن در جوش و خروش است!

ای کاش!


پ ن:

قطره بارونِ دلم خلوت زندونِ دلم
لیلای بی دریای من گریه مجنونِ دلم
ابرکبودمن تویی بودونبودمن تویی
مهرسجودمن تویی وای به روزگارمن
هواتویی نفس تویی لحظه پیش و پس تویی
عاشق درقفس منم ای دل بی قرارِ من
گریه منم ابرتویی دردمنم صبرتویی
بارش بی وقفه منم ای دل بی قرارِ من
هدهدمن هدای من همدم باوفای من
خبرببربه عشق من به عشق من خدای من
عاشق دیدارمنم محوپدیدار تویی
خسته و بیمارمنم عشق تویی یارتویی
هواتویی نفس تویی لحظه پیش و پس تویی
عاشق درقفس منم ای دل بی قرارِ من
گریه منم ابرتویی دردمنم صبرتویی
بارش بی وقفه منم ای دل بی قرارِ من 


http://s2.picofile.com/file/7198274515/Maziar_fallahi_javdanegi.mp3.html